داستان بازی پس از به زنجیر کشیده شدن ضحاک بدست فریدون و پیروزی نیروهای نور بر سپاه تاریکی آغاز می‌شود. پس از این وقایع زمان زیادی به طول نیانجامید که جای جای آن سرزمین پهناور را دیوان تسخیر کرده و هر یک برای خود فرمانروایی پدید آوردند و راه نیروهای اهریمنی را پی گرفته و به آزار و اذیت انسانها و اهوراهای سپاه نور پرداختند. هیتاسپ زرین تاج که یکی از بیرحم ترین این دیوان شرور بود و از نیروهای جادویی متعددی برخوردار بود در این میان برای خود در سرزمین‌های کوهستانی "فرنبغ" حکومتی ایجاد کرد و به همراه هیولاهای اهریمنی، دیوان و اشموغان زیردستش به غارت سرزمین‌های اطراف پرداخت. از جمله این سرزمین‌های مورد هجوم دیوان، دهکده کوهستانی "سیاوشگرد" بود که از دیرباز مکان رشد و پرورش پهلوانان متعددی بود. هیتاسپ در غارت این دهکده، اوروخشیه، برادر گرشاسپ را از میان می‌برد. گرشاسپ پهلوان به دنبال انتقام خون برادرش به سوی دژ هیتاسپ روانه می شود و در این مسیر متوجه می‌شود که در یورش هیتاسپ و یارانش به سیاوشگرد اتفاق بسیار مهمتری افتاده است و اراده و شجاعت گرشاسپ سرنوشتی بزرگ را رقم خواهد زد ... شاید گرشاسپ را از نظر داستان بتوان غنی‌ترین و عمیق‌ترین بازی ایرانی دانست. هرچند پیش از گرشاسپ بازیهایی نظیر عصر پهلوانان اشاراتی به اسطوره‌های ایران باستان داشتند، گرشاسپ بهتر از هر بازی دیگری به این سوژه‌ی فوق‌العاده پرداخته است و چه بسا پیش‌زمینه‌ای باشد برای دیگر سازندگان تا هرچه بیشتر از اینگونه مضامین داستانی استفاده کنند. گیم‌پلی گرشاسپ ترکیبی از مبارزه، پلتفرمینگ و حل معماست. در میان بازیهای خارجی، بدون شک گرشاسپ بیشترین شباهت ممکن با سری God of War را دارد و شاید حتی بتوان آن را God of War Clone نامید! صد البته که در مقام مقایسه گیم‌پلی گرشاسپ در مقابل سری God of War حرفی برای گفتن ندارد، اما تلاش و جسارت سازندگان گرشاسپ قابل تقدیر است. سیستم مبارزات گرشاسپ نسبتا ساده است. ضربات سبک و سنگین و همچنین حرکات چند ضرب (Combo) عمده مبارزات بازی را تشکیل می‌دهند و همچنین از Quick Time Eventها (که در مبارزات با Bossهای بازی کاربرد دارد) نیز در بازی استفاده شده است. مبارزات بازی در مجموع چندان ساده نبوده و Boss Fightها و درجه‌ی سختی بالا قطعا مخاطب را به چالش خواهند کشید. قسمتهای پلتفرمینگ بازی را تا حدودی می‌توان شبیه به سری Prince of Persia دانست. پریدن از سمتی به سمت دیگر، بالا رفتن از لبه‌ها و پائین آمدن از سطوح شیب‌دار با استفاده از خنجر (که در بازی Prince of Persia 2008) کاربرد بسیاری داشت، قسمتهای مختلفی گیم‌پلی بازی را تشکیل می‌دهند. همچنین معماهای نسبتا ساده‌ای هم در بازی گنجانده شده‌اند که تنوع خوبی در گیم‌پلی بازی ایجاد می‌کنند. البته در زمان تست بازی به جز چند معمای ساده با معمای دیگری برخورد نکردیم و این احتمال وجود دارد که در بازی نهایی معماهای پیچیده‌تری هم وجود داشته باشند. یکی از نقاط قوت بازی تنوع بسیار زیاد دشمنان است. نژادهای مختلفی از دیوها و اشموغ‌ها در بازی وجود دارند که هرکدام توانایی‌های مختلفی داشته و باعث می‌شوند مبارزات بازی هیچگاه تکراری نشوند. اطلاعات بسیار جالبی در مورد موجودات مختلف بازی در وبسایت گرشاسپ قرار داده شده است که مطالعه‌ی آنها پیش از انجام بازی خالی از لطف نیست. از نظر گرافیکی گرشاسپ با اختلاف بهترین بازی ایرانی است. سازندگان بازی از یک موتور گرافیکی Open Source به نام ORGE3D استفاده کردهاند که فقط پردازش گرافیکی بازی را انجام می‌دهد و همچنین برای فیزیک بازی از nVidia Physics استفاده شده است. استفاده از Shader Model 3.0 و همچنین افکتهای گرافیکی نظیر HDR در کنار بافتهای با کیفیت بالا گرشاسپ را به بهترین بازی ایرانی از نظر گرافیکی تبدیل کردهاند. یکی از نکات مثبت در بخش گرافیک، اجرای بسیار روان بازی بر روی سیستمهای معمولی است. به عنوان مثال بازی "لطفعلی خان زند" که در زمان خود بهترین گرافیک در میان بازیهای ایرانی را داشت از مشکلات شدید فریم ریت رنج می‌برد به شکلی که در بعضی از مراحل بازی عملا غیر قابل انجام می‌شد. خوشبختانه این مشکل در گرشاسپ وجود نداشته و به لطف وجود تنظیمات گرافیکی متعدد، بازی تقریبا بر روی تمامی سیستمها قابل اجراست. همچنین Cut-Sceneهای بازی هم فوق‌العاده زیبا کار شده‌اند و به واقع یک سرو گردن از هرچه تابحال در میان بازیهای ایرانی دیده‌ایم بالاتر هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما می توانید با نظرات خود مزایا یا اشکالات این وبلاگ را نقد و بررسی کنید.
با تشکر از شما.